معنی نیک پیوند - جستجوی لغت در جدول جو

نیک پیوند(پَ / پِ وَ)

لغت نامه دهخدا

پاک پیوند

(پَ / پِ وَ)

پاک اصل. پاک نژاد:
بدختر چنین گفت پس شهریار
که ای پاک پیوند به روزگار.
فردوسی

لغت نامه دهخدا

فلک پیوند

(فَ لَ پَیْ / پِیْ وَ)

بسیار بلند، چنانکه به فلک ساید یا پیوندد:
شد در آن بارۀ فلک پیوند
باره ای دید بر سپهر بلند.
نظامی

لغت نامه دهخدا

نخل پیوند

(دوربین)

کسی که نخل عاشورا را با هنرمندی بسازد، کسی که مجسمۀ نخل و درختان میوه را از موم و جز آن بسازد، نقاشی که صورت درختها را بکشد. (فرهنگ نظام). در تمام معانی رجوع به نخلبند شود

لغت نامه دهخدا

نقش پیوند

(گُ یَ دَ / دِ)

نقش پرداز. نقاش. مصور. (ناظم الاطباء)

لغت نامه دهخدا